در آموزه هاي ديني ، روح ، نفخه ذات الهي بوده و خود را وابسته به او مي داند و با هر موجودي كه نشاني از او داشته باشد انس و آرامش مي گيرد. بهترين نشان ، صفت جمال الهي است كه ان الله جميل.
در منظر معارف اسلامي علاوه بر اين كه جهان ، تجلي زيبايي خداوند است بلكه مصاديقي بارز از زيبايي در صورت ماده و معني معرفي شده است تا اين كه روح خدا و زيباآشنا نه تنها احساس غربت نكند و راه وصول به اصل خود را فراموش نكند، بلكه در عالم كدر و خشن ماده احساس لطافت و آرامش كند. در اين مقاله ضمن معرفي گونه هايي از مصاديق زيبايي از منظر آيات و روايات ، به رابطه زيبايي مادي (محسوس) و غيرمادي (معنوي) به صورت گذرا پرداخته شده است تا هم توجه معارف اسلامي به زيبايي روشن شود و هم الگويي براي زيباطلبان عرصه هنر باشد تا با الهام گرفتن از آنها به خلق آثار هنري با ديدي توحيدي بپردازند و از ابتذال رهايي يابند.
در فرهنگ زيباشناسي قرآن علاوه بر زيبايي روحي انسان كه خليفه الهي است ، به زيبايي جسمي انسان ها نيز توجه شده است.
در معارف قرآني به زيبايي زنهاي دنيوي و زنهاي بهشتي (حوريان ) اشاره شده است.
در فرهنگ قرآني زن علاوه بر اين كه به عنوان يكي از جلوه هاي زيبايي خلقت و حوري بهشتي معرفي شده ، به جنبه هاي احساسي و عشق آفريني آنها نيز توجه شده است كه در حقيقت اين نظريه مكتب جمال را تاييد مي كند كه : عشق زاييده زيبايي است و اين زيبايي ، تشويق به زندگي مشترك و پيوستگي و ازدواج كه نهايت اشتياق با هم بودن است دارد كه سهم زيادي از اين تمايل ، در نتيجه زيبايي است.
در مورد زيبايي مردها در قرآن سوره يوسف كه به عنوان احسن القصص توصيف شده است قصه زنان كه در مقابل مشاهده زيبايي حضرت يوسف دست خود را مي برند ، بيان شده است.
"چون زنها يوسف را ديدند او را فوق العاده بزرگ (زيبا) داشتند و دستهاي خود را بريدند (بدون توجه) و با تعجب گفتند پاك است خدا، اين يوسف از بشر نيست". در حديثي فرمود: (ان الله خلق آدم علي صورته) خداوند آدم را به صورت خود آفريد. به هر حال انسان چه زن و چه مرد، يكي از مظاهر و مصاديق زيبايي معرفي شده اند.
يكي ديگر از مصاديق زيبايي در قرآن آسمان است كه با مناظر زيبا و پر جاذبه نيلگون و پر از ستاره خود چشم هر زيباطلبي را مجذوب خود مي گرداند و به هنرمندان درس هنرنمايي و زيباآفريني مي دهد: "آيا به آسمان بالاي سرشان ننگريسته اند كه چگونه آن را ساختيم و با زيبايي آراستيم." "ما آسمان دنيا را به ستاره ها مزين گردانيديم." اين آيات به نكته جالبي اشاره مي كند و آن اين كه خداوند در ذات انسان غريزه زيباجويي قرار داده و بهترين اثرهاي هنري و زيبايي را به عنوان نسخه شبيه به اصل به وجود آورده است و آن گاه به اين غريزه خفته هشدار مي دهد كه بنگرد.
در انديشه زيباشناسي قرآن حيوانات يكي از مظاهر زيبايي در خلقت هستند كه به زيبايي آنها اشاره شده است : "براي شما در آن جانداران منظره اي زيبا قرار داديم ، هنگامي كه شامگاهان آنها را به جايگاه هاي خود برمي گردانيد و صبحگاهان به چرا مي بريد." علامه جعفري مي گويد: نكته بسيار قابل توجهي كه در تذكر به اين زيبايي وجود دارد، اين است كه زيبايي در حال 2نوع حركت جانداران كه به طور انفرادي يا دستجمعي از خود نشان مي دهند، محصول كيفيت حركت آنهاست ، حركت صبحگاهي كه به مراتع و دشتهاي سرسبز مي روند و حال پويندگي در ادامه حيات خود را بروز مي دهند و حركتي كه در شامگاه كه براي استراحت و آرامش و ديدار و انس كه با آشيانه ها و بچه هاي خود انجام مي دهند.
زيبايي هاي طبيعت يكي ديگر از مصاديق زيبايي در منطق زيبانگري قرآن است كه به مناظر زيبا و دلنواز آن اشاره كرده است : "براي شما از آسمان آبي فرستاديم و به وسيله آن باغهاي زيبا و سرورانگيز و بهجت آور رويانديم" ، "از هر جفتي نباتات و درختان بهجت انگيز و سرورانگيز زيبا مي روياند".
زيباآفريني رنگها يكي ديگر از نمودهاي زيبايي در فرهنگ زيباشناسي قرآن است.
زيبايي رنگها چه به صورت فرد و چه به صورت تركيب مورد توجه است : "آيا نديدي كه خداوند از آسمان آب را فرستاد، پس بيرون آورديم از آن ميوه هايي با رنگهاي مختلف و زيبا و از كوهها نيز جاده هاي آفريده شده ، سفيد و سرخ و رنگهاي مختلف و گاه به رنگ كاملا سياه اين نقاش چيره دست با يك قلم و يك مركب (آب) انواع نقشها را ابداع كرده كه بينندگان را مجذوب و شيفته خود مي كند. در مورد رنگ زرد مي فرمايد: "گفتند بخواه از پروردگارت تا بيان كند رنگ آن گاو را؟ گفت آن گاوي است زرد خالص كه رنگش مسرور مي سازد بينندگان را." "به رنگ شتران زرد." رنگ زرد ، نشاط آور است و چشمگير و رنگ سبز آرامش ترين رنگها و علامت زندگي ، رويش ، صلح و جاوداني است.
در قرآن توجه بيشتري به رنگ سبز شده و آن را از زيبايي ها و رنگهاي لباس بهشتيان معرفي مي كند: "جامه هاي سبز را ديباي نازك" "بر اندام بهشتيان لباسهايي از حرير نازك سبز رنگ و از ديباي ضخيم" ، از رنگ سبز به عنوان يك رنگ زيبا و دلنشين ، زياد سخن به ميان آمده و حتي تكيه گاه هاي بهشتيان را با رنگ سبز معرفي كرده است : "بر بالشهاي سبز و بساط قيمتي زيبا تكيه مي كنند." در روايات ، بر استفاده از رنگ سياه براي رنگ كردن موها به منظور جوان و زيبا نشان دادن انسان تكيه شده است.
از منظر زيباشناسي قرآن ، زيبايي هاي هستي چه طبيعي باشند و چه مصنوعات دست بشر ، به خداوند نسبت داده شده ؛ چرا كه آثار زيباي بشري نشات گرفته از روح زيباطلبي است كه در انسان نهاده شده است كه آن هم بعد الهي است.
پس تمام زيبايي ها و مظاهر آن مورد تاييد و تشويق قرآن است.
اگر آثار هنري و زيبا در مسير انحراف قرار گيرد ، با حقيقت زيبايي ارتباط برقرار نمي كند، بلكه يك نوع سوء استفاده از هنر و زيبايي و به نوعي خيانت است كه مورد مذمت و نهي قرآن است.
در قرآن مي فرمايد ما امكانات را در اختيار قرار داديم تا شما مصنوعات زيبا را استخراج كنيد: "خداوند براي شما دريا را تسخير كرد تا از آن گوشتي تازه بخوريد و لباسها و پوشانيدني هاي زيبا تهيه كنيد". درخصوص اشكال صورتهاي ساخته شده در زمان حضرت سليمان (ع) مي فرمايد: "(اجنه) براي او (سليمان "ع") آنچه از محراب ها، تمثال ها و كاسه هايي مانند حوض و ديگهاي بزرگ و ثابت مي خواست مي ساختند". منظور از محاريب به گفته طبرسي : جايگاه هاي عبادت بوده است و گفته شده است كه قصرها و مساجدي بوده كه مردم در آنها عبادت مي كردند.
ابن عباس مي گويد: اجنه براي حضرت سليمان (ع) صورتهاي پيامبران و پارسايان را در مساجد تصوير كردند تا مردم به آنها نگاه كنند و به عبادت خداوند تشويق شوند. پس مي توان گفت اين آيه تاييدي بر آثار هنري ساخت دست بشر است كه در جهت تشويق و رسيدن به جمال مطلق الهي باشد. "شما در زمين قصرها مي سازيد." "و از آن فلزاتي كه در آتش براي زينت آلات يا كالا ، ذوب مي كنيد." در اين آيات به آثار هنري زيباي بشري از قبيل قصرها و زيورآلات و نقاشي ها و صورتها اشاره شده است گرچه در تصوير صورتهاي داراي روح بايد به فتواي مراجع عظام توجه كرد، كه در جاي خود مورد بررسي قرار گرفته است.